آکادمی روابط عمومی

وابسته به دانشگاه فرهنگ و هنر کرمانشاه

آکادمی روابط عمومی

وابسته به دانشگاه فرهنگ و هنر کرمانشاه

مبانی ارتباط جمعی جلسه هفتم

 جوامع صوری:


  1.وسعت: تراکم ، تعدد و تکثر انسانی داریم. در یک محیط کوچک جمعیت زیادی زندگی می کنند، مثل زندگی آپارتمان نشینی اما از هم خبر ندارند. ارتباط آنها قراردادی است و عمیق نیست.انسانها در تنهایی به سر می برند و در نتیجه این ویژگی انسانها از هم شناختی ندارند.

 2.اراده اندیشیدن: یک عقلانیتی که سود و زیان شخصی پشت آن است. مصلحت شخصی که منافع فردی پشت آن است. اصلت فرد در آن قرار دارد. رابطه ارگانیک نیست و شکننده است. رفتار او با ایثار در تقابل است.

 3. بی نامی: انسانها در بی هویتی زندگی می کنند. در جاهای بزرگ و شلوغ جرم و جنایت بیشتر است، چون به راحتی مخفی و پنهان میشوند. در برابر دیگران، نام و نشان هر فرد ناشناخته است، همچنین منزلت آنها، زیرا شناختی از هم ندارند.

 4. ارتباط سطحی: در این جامعه ارتباط فاقد اثر هاله روانی است، یعنی اینکه انسانها بدون آنکه زوایای روانی یکدیگر را ببینند صرفا جهات فیزیکی و مادی را معیار قضاوت درباره یکدیگر قرار میدهند. برعکس در جامعه معنوی، ابعاد ظاهری، شخصیت، مدرک و ویژگی های دیگری از این دست متاثر از خصایص روانی فرد است.

 

 نظریه های کارکرد گرایی در ارتباطات:

از نظریات اساسی و مطرح در جامعه شناسی است. در این حوزه ارزش ها و هنجارهای مشترک برای جامعه نقش بنیادی دارد. در این راستا نظم اجتماعی مبتنی بر توافق های ضمنی است. مانند قوانین راهنمایی و رانندگی و یا ساعاتی که فرد باید در اداره باشد. این نظریه ابتدا یک چارچوب مانند خانواده، گروه و … را مفروض میگیرد. سپس به بررسی این موضوع می پردازد که فلان پدیده در حفظ تعادل و نظم این چارچوب چه کار میکند. نظریه کارکرد گرایی به نیازهای جامعه برای نهادینه شن یک رخداد توجه دارد.سپس بر اساس توجه به نیازها میتوان اهدافی را برای فعالیت و عملکرد رسانه ها عنوان کرد:

 

1.تداوم: رسانه ها به عناصر اجتماعی تداوم میدهند.

2.نظم: رسانه ها باعث نظم دهی عناصر درون سازمان یا نظام میشوند.

3.یکپارچگی: رسانه ها باعث پیوند بخش های مختلف نظام اجتماعی میشوند.

4.هدایت و سازگاری: رسانه ها با انتشار اطلاعات و اخبار و ... سبب هدایت افکار عمومی و سازگاری آنها با فعالیت های سایر عناصر اجتماعی می شوند.

 

رسانه: بخش های مختلف جامعه را به هم مرتبط میکند و ظرفیت پاسخگویی آنها را در بحران ها بالا میبرد.

 هارولد لاسول: محقق ارتباطات که در دهه 1960 سه کارکرد را برای مطبوعات مطرح کرد:

1.    نظارت بر محیط

2.    همبستگی اجتماعی

3.    انتقال میراث فرهنگی

 

1. نظارت بر محیط:  کارکرد نظارت، مراقبت، تهیه و رساندن اخبار است، اخباری مانند شرایط هوایی خطرناک، موقعیت های پر خطر نظامی و .... غالبا رسانه ها اخباری منتشر میکنند که برای اقتصاد و جامعه ضروری است. بایستی توجه داشت که رسانه ها می توانند کژ کارکرد هم داشته باشند. یعنی نتایجی که برای جامعه مطلوب نیست به دنبال داشته باشند، مثل اعتیاد که به خاطر تاکید بیش از حد، به یک امر عادی در جامعه تبدیل شده است.

هارولد لاسول معتقد است کارکرد نظارت میتواند به علت تاکید بیش از حد بر خطرات و تهدیدها باعث ایجاد یک رعب و وحشت بیش از اندازه در مخاطبان شود.

لازار اسفلد، کژ کارکردهایی را مطرح میکند به نام کژ کارکردهای تخدیری به این عنوان که جذب بیش از حد اطلاعات منجر به بی اعتنایی و رخوت افراد میشود.

 2. همبستگی اجتماعی: در واکنش به محیط مطرح میشوند. رسانه ها عاملی برای انتخاب و تفسیر اطلاعات در محیط هستند. رسانه ها اغلب انتقادات و تجویزهایی را برای چگونگی واکنش افراد نسبت به محیط منتشر میکنند. کارکرد همبستگی برای تقویت عادات اجتماعی و حفظ اتفاق آراء به وسیله نمایش انحرافات و برجسته کردن افراد برگزیده است.

مطبوعات به عنوان ناظر بر عملکرد دولت فعالیت میکنند و اغلب در صدد کنترل افکار عمومی و مدیریت آن بر می آیند. اگر نقد به حداقل برسد، کارکرد همبستگی به کژ کارکرد تبدیل میشود و در این صورت نیاز به نظارت داریم. ایجاد حوادث کلیشه ای برای نمایش رسانه ای تولید شده از جمله کژ کارکردهای همبستگی اجتماعی است. تصویرسازی رسانه ای( تصویرسازی از هنرمندان)، از جمله دیگر کارکردهای مطبوعات است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد